تفدیر اگر سقوط باشد
مطمن باش سقوط خواهی کرد
آسمان پشت هیچ پرنده ای آب نمیریزد
- ۷ نظر
- ۰۴ تیر ۹۳ ، ۰۹:۴۰
تفدیر اگر سقوط باشد
مطمن باش سقوط خواهی کرد
آسمان پشت هیچ پرنده ای آب نمیریزد
صدای مرا
از انتها یک بن بست میشنوید
لطفا به گیرنده های خود دست نزنید
وقتی به بن بست برسی شاید پرنده ها هم
بی صدا برایت گریه کنند
برای هم دست تکان می دادیم
نمی دانستیم که زندگی
موذیانه خواب جدایی ما را میبیند
سوالی برایم پیش آمده
آرزوهایی که به باد سپردیم
الآن به کجا رسیدند؟!
برف های زمستانی
چه عاشقانه ذوب میشوند
روی دستان کسی که
در حسرت دستان تو میسوزد
می خواهم بالای زخم هایم تابلویی نصب کنم
(لعنت به کسی که به زخم هایم نمک بپاشد)
جاده از پلکان من شروع شد
وقتی باران پا به پای تو
از چشم هایم می گذشت
ما و تفنگ چقدر میتوانیم خیانت کار باشیم
او هزاران آدم کشته و حالا ما باید
مثل ناموس از او محافظت کنیم!
تنها شدن حادثه ای است تکراری
که دیگر در دل هیچکس ثبت نمیشود
تاریخ که دیگر جای خود دارد
چه خوش قواره است تنهایی
بر تن عریان عاشقی که زیباترین تن پوشش تو بودی
جاده های جنگل زده
هرگز مرا سر در گم نکرده
ما مقصدیم ، که اگر از هر مسیری برویم
باز به هم میرسیم
حالم از آینه به هم میخورد
برایت بمیرم ای گریه
تازه می فهمم چه احساسی
به چشم های من داری!!!