جمعه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۵۰ ق.ظ
گم کردن مادرم زهرا(س)...
مادر جان تو را در میان کدام کوچه گم کرده ام
تو را در کتاب شعر ها جا گذاشته ام
که هنوزم هیچ شاعری نتوانسته دلنوشته هایت را بخواند
انگار تو رویا بودی و همه ی این ها خواب!!
تو را در کتاب شعر ها جا گذاشته ام
که هنوزم هیچ شاعری نتوانسته دلنوشته هایت را بخواند
انگار تو رویا بودی و همه ی این ها خواب!!
پاره ای از تنم را زجر می دهند؛
پاره ای از تنم را می خراشند؛
پاره ای از تنم را هر روز صد بار می کشند؛
پارۀ تنم پاره سنگی بیش ندارد برای دفاع؛
پارۀ تنم با اشک و بغض،
با یک کوه حماسه و فریاد،
چشم به راه من است.
لب های تشنه ام در حرارت تابستان کویری شهرم
از شجاعت حسین(ع) تر می شود
و از فریاد زینب رمق می گیرد.
ما فرزندان کربلاییم:
مرگ بر اسرائیل