تاوان زندگی...

تاوان زندگی من

چراغ سبزی بود که نباید

به کسی نشان می دادم اما دادم

حالا هم تاوان کودکیم را میدهم!!!

سرد شدن مردم...

مردم دنیا انقدر سرد شدن

که با سوختن دل من و تو

آب از آب تکون نمیخوره

همچنان سرد و بی روح هستن

سوت پایان را بزنید...

سوت پایان نیمه ی اول را بزنید

دیگر توان مبارزه با نفسم را ندارم

عجب حریف سختیست این نفس!!

آمدن و رفتن...

تو می آیی
من می روم
حکایت من و تو
حکایت خورشید است و ماه
شاید آن شب هایی که ماه در آسمان نیست
در گوشه ای با خورشید خلوت کرده باشد
مهدی جان تو کی با من خلوت می کنی؟!

هیئتم...

نشانه ی بهترین خلوت هایم را

میتوانی در هیئتم ببینی

انتظار...

زمستان از انتظار ، آدم برفی میسازد

و تو از من انتظار

17 رکعت نماز...

خدایا شکرت که با این وضع اقتصاد و گرونی

هنوز به همین 17 رکعت نماز زوری من راضی

خیلی خیلی دوست دارم خدا جون

شهر من...

شهر من شهریست 

که طلوع و غروبش

در کربلا باشد

در 3 ثانیه...

در هر 3 ثانیه یک نفر از دنیا میرود

1،2،3

نفر بعدی کیست؟

محو من...

هر وقت میخندی من محو میشوم

این یک خطای دید نیست

مثل دیدن آب در بیابان

این یک حقیقت است

قرار...

دیگر بی قرار هیچ قراری نمیشوم

شب در کنار اسکله...

بیا با یکدیگر کنار اسکله قدم بزنیم

بگذار امشب اسکله از چشمان تو نور باران شود

درد کشیدنم...

انقدر درد کشیدم

که خودکارم شکست

اما یادم آمد دردی نیست

که دوایش نام ابالفضل نباشد

آخر عاقبتمون به خیر کنه...

خدا آخر عاقبت دختره رو بخیر کنه

وقتی این مامانش باشه خودشم میشه این!!

بعضی از مسئولین...

بعضی از مسئولین احترام و ارزش پیدا کردن برای خود را

در گرفتن و نگه داشتن پست ریاست میدونند!!

تشنگی آب...

کسی چه میداند

من فکر میکنم که

آب هم تشنه ی دیدار حسین بود

مشکلات و سختی ها...

میگویند با  مشکلات و سختی ها بجنگ!!

با چه سلاح و تن پوش زرهی؟!!

میترسم ببازم و از قبل شکست خورده تر شوم

فیلترم کنید...

می خواهم فیلترم کنند

انگار کسانی که فیلترند محبوب ترند!!

تقویم و ساعت...

در عجبم کار این تقویم ها و ساعت ها چیست؟!!

میخواهند گناهان ما را ورق بزنند؟!

یا میخواهند صبرمان را بسنجند برای ظهور؟!!

اتش چشمم...

رفتی و من پشت سرت آب ریختم
همان موقع بود که چشمم به اتش دیدارت محکوم شد