پیله ی روزگار...

من باور دارم روزی پروانه میشوم

بگذار روزگار تا میتواند پیله کند

گره ی کور جاده...

هرگز نمیرسم به تویی

که پشت سرت جاده را گره ی کور زدی

قلب سالم...

چه دنیای غریبی

صدای شکستن قلب ها دیگر نمی آید

فکر کنم قلب سالمی دیگر نمانده !!

فراموش کردنت...

آمدن به تو نمی آمد

فراموشت کردم

وام تو...

بدهکاریم به تو زیاد شده

چون برای نوشته هایم

زیاد از تو وام گرفتم

آرام بخش...

فراموش کردنت کار سختی نیست

فقط کافیست با آرام بخش ها بیشتر دوست شوم

باتلاق خیالت...

خیالت باتلاق شده

هر چه بیشتر به تو

فکر میکنم بیشتر فرو میروم

غروب ها...

تو که نباشی

تمام غروب ها

برایم غروب جمعه است

گیر افتادم...

شبیه بارانی شده ام

که گیر کرده در قلب ابرها

گناه وار شدم...

آغوشت چون شراب حرام بود

افسوس که دیر فهمیدم و گناه وار شدم

خطر سقوط...

مراقب باشید

اینجا کسی از انسانیتش سقوط کرده است

تیر خلاصی...

دست و پای دلم بد طور شکسته

بیا با یک گلوله خلاصش کن

طوفان...

تمامی پرواز ها به مقصد دلم لغو شدند

نزدیکی های من طوفانی به پا شده

مراقب باشید

چراغ رفتن...

وقتی هیچ چراغی برای رفتن سبز نیست

کمی هم به ماندن فکر کن...

شباهت من و باران...

شباهت عجیبیست

بین من و باران

او از چشم خدا افتاد

و من از چشم تو

پنجره تا حنجره...

چنان این پنجره

میشکند روزی سکوت این حنجره

از دانه تا انبوه...

یک دانه به بار آمد و نامش زن شد

انبوه به بار آمد و نامش فاطمه(س) شد

حرف های نزده ام...

حرف ها که نزدم چقدر کالری دارند

خیلی چاق شدم!!

پنجره ی رو به...

مهدی(عج) جان

زبان حال مرا تنها پنجره ای میفهمد

که رو به انتظار تو باز میشود...

جنس حسین(ع)...

با کمی فکر میتوان فهمید

که جنس حسین(ع) از خاک نبود

از آسمان بود