- ۰ نظر
- ۳۰ دی ۹۱ ، ۱۷:۴۹
خواستم دوباره برای حسین جانم شعر بگویم
اما قلمم دیگر به سوی هیچ کلمه ای نمیدود
میدانم و در همین شب هاست
که میان این کلمات گمشده جان بدهم
وقتی کودکی با زبان کودکانه اش گفت دوستت دارم
بیشتر باورم شد، تا دوستت دارم های قلابی تو!!
تنه های درختان تبدیل به کاغذ های دفتر خاطراتم شدند
حالا همین کاغذها دلگیر شدند که چرا من در اوقات دل تنگیم به آن ها تکیه میکنم؟!
ای کاش من کنارت بودم
تا با هم بالا برویم از طناب ماه
و تا صبح از روی ماه، زمین را نظاره کنیم
خولی(لعنت الله علیه) ارزش سر حسین(ع) را در درهم دینار میدید
اما آن مسیحی ، ارزش سر حسین(ع) را در ارزش معنویش میدید
افسوس بر جهل که گاهی سبب میشود تا امامان را هم گم کنیم!!