پاراگراف

از دست همه خسته شدم البته مقصر خودمم چون با هر کسی دست دادم

پاراگراف

از دست همه خسته شدم البته مقصر خودمم چون با هر کسی دست دادم

پاراگراف
پیام های کوتاه
  • ۱۰ تیر ۹۲ , ۰۹:۳۷
    غم...
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۱۰۰ مطلب در دی ۱۳۹۱ ثبت شده است

این هوا آلوده نیست

این هوا پر دود نیست

عینک دودی به چشمان ما در شهر نیست

این غبار از افکار و اندیشه هاست

این غبار از قلب ما در این هوا پیچیده است

  • محمد علیزاده
افسوس که تا محرم همه جا نوای بی رقیه ای سر میدادند
و امروز بی صاحب الزمانی
افسوس بر مردمان کوفه نگر
  • محمد علیزاده
اگه تنهاییمو به دریا میگفتم
تا حالا تغیان میکرد
اگه تنهاییمو به کوه میگفتم
صدام تکرار میکرد
اگه تنهاییمو به شب میگفتم
شهر رو واسم بیدار میکرد
  • محمد علیزاده
زندگی طعم لب محبوب نیست
زندگی یک نخ دو نخ سیگار نیست
زند  گی یک لیوان مشروب نیست
زندگی یک ساعت معیوب است
  • محمد علیزاده
تصور میکنم وقتی آقام نیست
تمام شهر بوی گریه میده
یه ماهی تشنه از دیدار دریا
داره روی زمین از دست میره
نگاهت سخت غمگین، نگو نیست
آخه از غیبتت ناگفته پیداست

  • محمد علیزاده
بیخود غرش نکن
دیگر لازم نیست بباری
تو اگر مرد بودی
در کربلا برای حسین و طفلانش میباریدی
نه اکنون که بیشتر مردم مست و خوشند
  • محمد علیزاده
من نوشتم ح
آسمان ابری شد
نوشتم حسین(ع)
اشکش جاری شد
  • محمد علیزاده
می خواهم امشب
انقدر از خورشید گلایه کنم
که فردا از غم حسین
روی در آمدن نداشته باشد
  • محمد علیزاده

اگه به زندگی افراد موفق دقت کرده باشید

میبینید که توی زندگی(در تمام مسائل) آدم جنگنده ای بودن

از نفرات برتر کنکور گرفته تا شخصیت های بزرگ سیاسی مثل آقا



  • محمد علیزاده
نام تو از نام خورشید شاهی میکند
یاد تو این قلب من را سخت عاصی میکند
شوق آن دارم بتابد مهر تو بر این دلم
مینشینم در رهت ، عشق بازی میکنم
  • محمد علیزاده

زندگی از کوه های زیاد اما کم ارتفاع تشکیل شده

فقط کافی اون ها رو فتح کرد تا پیروز شد


  • محمد علیزاده
من از چشمان دشمن بی امانم
من از خشم دشمن بی امانم
من اینجا مانده ام دور از تو اما
غم هجران تو در سینه دارم
  • محمد علیزاده
رقیه باباش رو خواست
سیلی نصیبش شد
زینب، با حسین بودن خواست
اسارت نصیبش شد
و ما شهادت خواستیم
انتظار ظهور نصیبمان شد
  • محمد علیزاده
گر تو حسینی
من هم نوکرتم
مادرت زهرا(ص) گفت:
نوکر حسین(ع) فرزند من است
  • محمد علیزاده
نوکر به شیوه ی ارباب میرود
خدا کند که خدا به شیوه ی تو بی سر کند مرا
  • محمد علیزاده
لحظه ها برای زینب نمی گذرند
کسی چه میداند
شاید زینب از 10 محرم تا اربعین را بیش از 40 روز حس میکرد
  • محمد علیزاده
خوشحالم که وقتی از کنارم رد میشوی اخم میکنی
نه بخاطر عصبانیت تو
بخاطر اینکه هنوز دیده میشوم خوشحالم
  • محمد علیزاده
ای دوست تب کرده قلبم
آشوبی در قلبم شده
لطفا قلبم را پاشویه بده
  • محمد علیزاده
پرانتزی باز شد و من مثل یک توضیح اضافه وارد داستان زندگی شدم
داستانی ناتمام که نویسنده اش سال ها پیش مرده است
ومن در چند صفحه ی مرده ی خاطراتش بودم
که ای کاش نویسنده این چند صفحه که با اشک نوشته بود را با خود به خاک میبرد
شاید تقدیر ، پایان داستان را به دست تو داده تا دوباره آغازش کنی، اما بگویم که جایی سفید میان صفحات نخواهی دید
اما میخواهم تا تو پرانتز را ببندی
  • محمد علیزاده
نمی توان برگشت وآغاز خوبی داشت
ولی میتوان شروع کرد و پایان خوبی داشت
  • محمد علیزاده