چهارشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۱، ۰۷:۵۹ ق.ظ
عاشق نام و یاد حسین(ع)...
نام تو از نام خورشید شاهی میکند
یاد تو این قلب من را سخت عاصی میکند
شوق آن دارم بتابد مهر تو بر این دلم
مینشینم در رهت ، عشق بازی میکنم
یاد تو این قلب من را سخت عاصی میکند
شوق آن دارم بتابد مهر تو بر این دلم
مینشینم در رهت ، عشق بازی میکنم
چون که میداند ندارد آب و نانی شاعری /عاقبت هم از سر اجبار شاعر میشود
بس که اخبار طرب انگیز دارد مملکت /عاقبت گوینده اخبار شاعر میشود
بی سحر هر کس بگیرد روزه در ماه صیام /نیم ساعت مانده تا افطار، شاعر میشود
صد عوارض هست در بیکاری نسل جوان /اولیش این: آدم بیکار شاعر میشود
روزگاری از محبّت خارها گل می شدند /تازگیها از محبّت خار شاعر میشود
دائما شعر از گل و بلبل سراید آن که او /داخل شلوارک گلدار شاعر میشود
دیدهای سردارها را در امور مختلف /این یکی را هم ببین: سردار شاعر میشود!
ناشری که تاکنون یک بیت از او نشنیدهایم /موقع چاپ همین اشعار، شاعر میشود
شعر من یک وِرد جادوییست! میبینید که؟!/هر کسی آن را کند تکرار، شاعر میشود!
هیچ کاری نیست آسانتر ز شاعر ساختن /بعد ِ«شا» یک دانه «عِر» بگذار، «شاعر» میشود
کلّهی یک غیرِ شاعر را فرو کن زیر آب /وِل نکن! تا هفتصد بشمار، شاعر میشود