برای هم دست تکان می دادیم
نمی دانستیم که زندگی
موذیانه خواب جدایی ما را میبیند
- ۶ نظر
- ۲۷ دی ۹۲ ، ۱۲:۴۵
برای هم دست تکان می دادیم
نمی دانستیم که زندگی
موذیانه خواب جدایی ما را میبیند
نه این عشق نیست
کربـــــــلاســــــــــت
وای که چقدر تشنه ی
دیدارت شده ام حسیــن
سوالی برایم پیش آمده
آرزوهایی که به باد سپردیم
الآن به کجا رسیدند؟!
برف های زمستانی
چه عاشقانه ذوب میشوند
روی دستان کسی که
در حسرت دستان تو میسوزد
می خواهم بالای زخم هایم تابلویی نصب کنم
(لعنت به کسی که به زخم هایم نمک بپاشد)
جمعه
نگاه نگران زمان است
به دور دست انتظار
و به امید رسیدن به ایستگاه قرار
اهل بیت حسین(ع)
شاد بودن را از یاد برده اند
بس که در کنج قلبشان غم چپاندند!
خدا کند همیشه انحصاری باشیم
فقط در انحصار حسیــــــــــــن(ع)
غیرت فقط مال مرد ها نیست
عمه ی سادات را که میزدند
به غیرت دختره سه ساله هم بر میخورد
جاده از پلکان من شروع شد
وقتی باران پا به پای تو
از چشم هایم می گذشت
ما و تفنگ چقدر میتوانیم خیانت کار باشیم
او هزاران آدم کشته و حالا ما باید
مثل ناموس از او محافظت کنیم!